چند روز پیش داشتم به حرفای یه بنده خدایی گوش میدادم رسید اینجا یه طوری شدم…میگفت: یه دوستی داشتیم،اهل مشارطه و مراقبه و محاسبه..از اونا بوده که خیلی رو کاراش حساس بوده ..این آقا تو همون جوونی میمیره، شب اولی که تو قبر گذاشتیمش ماهم گفتیم خب دوستمون بوده حق به گردنمون داره این یه شبه که سختترین شب هر آدمیه بیایم واسیم بالا قبرش و براش دعا بخونیم . هر چی بلد بودیم رو کردیم ، قرآن ، کمیل ، زیارت عاشورا ، توسل ، دعایجوشن کبیر تا صبح وصل به دعای ندبه و دعای عهد و …