به نام خدا
سلام
یه داستان واقه ای از تلوزیون شنیدم که بهتر دیدم شما هم از شنیدنش بی نصیب نمانید
راوی تعریف میکرد که:
در اتوبوس نشسته و به طرف مقصدمان میرفتیم
دمدمای غروب بود و وقت اذان مغرب
به نام خدا
سلام
یه داستان واقه ای از تلوزیون شنیدم که بهتر دیدم شما هم از شنیدنش بی نصیب نمانید
راوی تعریف میکرد که:
در اتوبوس نشسته و به طرف مقصدمان میرفتیم
دمدمای غروب بود و وقت اذان مغرب